بورس هم رشد میکند؟» این سؤال به ظاهر ساده، پاسخهایی چندلایه و تحلیلی دارد که در این مقاله تلاش میکنیم به زبان ساده و در عین حال تخصصی، به آن بپردازیم.
رابطه نرخ دلار با بورس؛ مستقیم یا غیرمستقیم؟
در نگاه نخست، رابطه بین نرخ دلار و شاخص بورس تهران معمولاً مستقیم ارزیابی میشود. یعنی وقتی قیمت دلار در بازار افزایش مییابد، بازار سهام نیز رشد میکند. دلیل این همبستگی، ساختار شرکتهای بورسی در ایران است که بخش زیادی از آنها صادراتمحور هستند.
چرا شرکتهای صادراتی از رشد دلار سود میبرند؟
بسیاری از صنایع بزرگ بازار بورس تهران، مانند پتروشیمیها، فلزی-معدنیها، شرکتهای نفتی، سیمانی و حتی برخی شرکتهای غذایی، محصولات خود را به بازارهای خارجی صادر میکنند. فروش این شرکتها دلاری انجام میشود، اما بخش عمدهای از هزینههای آنها ریالی است. در نتیجه، با افزایش نرخ ارز:
درآمد ریالی این شرکتها افزایش مییابد.
حاشیه سود آنها بیشتر میشود.
انتظار بازار برای سودآوری بیشتر، موجب رشد قیمت سهام آنها میگردد.
بنابراین، رشد دلار اغلب برای شرکتهای صادراتمحور بهعنوان یک خبر مثبت تلقی میشود.
اما همه شرکتها از افزایش دلار نفع نمیبرند
در سوی مقابل، برخی صنایع مثل بانکها، خودروسازان، بیمهها، شرکتهای خدماتی و حملونقل داخلی، بیشتر از دلار آسیب میبینند. این شرکتها معمولاً درآمدهای ریالی دارند، اما بخشی از هزینهها و تجهیزاتشان وابسته به قیمت ارز است. در چنین شرایطی:
افزایش نرخ دلار منجر به بالا رفتن هزینهها میشود.
حاشیه سود آنها کاهش مییابد.
احتمال زیانده شدن یا کاهش سودآوری وجود دارد.
بنابراین، تأثیر نرخ ارز بر بورس یکدست و یکپارچه نیست، بلکه بستگی زیادی به ترکیب صنایع حاضر در بازار دارد.
وزن صنایع دلاری در شاخص کل چقدر مهم است؟
در بورس تهران، سهم شرکتهای بزرگ صادراتی در شاخص کل بورس بسیار بالاست. بهعبارت دیگر، شرکتهای دلاری، همانهایی هستند که شاخصساز محسوب میشوند. بنابراین حتی اگر بسیاری از سهمهای کوچک و متوسط بازار وضعیت باثبات یا نزولی داشته باشند، با رشد سهام شاخصساز، میتوانیم رشد قابلتوجهی در شاخص کل ببینیم.
این مسئله موجب شده تا بسیاری از سرمایهگذاران، رشد نرخ ارز را بهعنوان سیگنالی مثبت برای کل بازار سرمایه تلقی کنند، حتی اگر واقعیت در سطح خردتر بازار متفاوت باشد.

عوامل دیگر تأثیرگذار بر بازار سرمایه
اگرچه نرخ ارز یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر بورس است، اما نمیتوان آن را تنها عامل تعیینکننده دانست. برخی دیگر از عوامل کلان اقتصادی و سیاسی که بر رفتار بورس اثر میگذارند عبارتند از:
نرخ بهره بینبانکی و سیاستهای پولی بانک مرکزی
تورم و انتظارات تورمی
تحولات سیاسی داخلی و خارجی (مذاکرات هستهای، روابط بینالمللی، تغییرات در کابینه و ...)
نقدینگی در دست مردم و میزان ورود پول به بازار سرمایه
قوانین و مقررات سازمان بورس و تصمیمات نظارتی
در بسیاری از مواقع، رشد دلار همزمان با رکود یا ابهام در سایر حوزههای اقتصادی ممکن است نتواند باعث رشد بازار سهام شود یا حتی اثر منفی بگذارد.
تجربههای تاریخی چه میگویند؟
اگر به سالهای گذشته نگاه کنیم، معمولاً دورههای رشد شدید قیمت دلار با افزایش قابلتوجه شاخص کل بورس همراه بودهاند. برای نمونه:
در سال ۱۳۹۷، با جهش نرخ ارز از حدود ۴ هزار تومان به بالای ۱۰ هزار تومان، بازار سرمایه یکی از دورههای صعودی خود را تجربه کرد.
در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰، رشد قیمت دلار تا سطوح ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان نیز منجر به افزایش چشمگیر شاخص شد، اگرچه پس از آن اصلاح شدیدی رخ داد.
این تجربیات نشان میدهند که رابطه بین دلار و بورس تا حدود زیادی وابسته به فضای کلی اقتصاد و روان بازار است.
نتیجهگیری: رشد دلار، لزوماً رشد بورس نیست
در یک جمعبندی میتوان گفت:
رشد نرخ دلار در اقتصاد ایران معمولاً به نفع شرکتهای صادراتمحور است و میتواند موجب رشد سهام آنها شود.
شرکتهای ریالی ممکن است از این افزایش آسیب ببینند.
شاخص کل بورس بیشتر از صنایع دلاری تأثیر میپذیرد.
رشد دلار، بهتنهایی تضمینکننده رشد پایدار بازار سرمایه نیست؛ بلکه باید سایر متغیرهای اقتصادی و روانی نیز بررسی شوند.
بنابراین، هنگام تصمیمگیری برای سرمایهگذاری، بهتر است صرفاً به نوسانات دلار اتکا نکنید و تحلیل جامعتری از وضعیت بازار، ترکیب صنایع، گزارشهای مالی شرکتها و چشمانداز اقتصادی داشته باشید.