در بازار بورس، یکی از مهمترین دغدغههای سرمایهگذاران این است که آیا سهمی که میخواهند بخرند، واقعاً ارزنده است یا نه؟ برای پاسخ به این سؤال، باید از روشهایی مثل تحلیل بنیادی استفاده کرد. یکی از مفاهیم مهم در تحلیل بنیادی، نرخ بازده مورد انتظار (Required Rate of Return) است که در این مطلب با زبان ساده آن را بررسی میکنیم.
نرخ بازده مورد انتظار چیست؟
به زبان ساده، نرخ بازده مورد انتظار، میزان سودی است که یک سرمایهگذار از خرید یک سهم انتظار دارد. این نرخ معمولاً به صورت درصدی بیان میشود.
مثلاً فرض کنید شما میخواهید در سهمی سرمایهگذاری کنید و انتظار دارید سالانه حداقل ۲۵٪ سود از آن بگیرید. این یعنی نرخ بازده مورد انتظار شما ۲۵٪ است.
نرخ بازده مورد انتظار هر فرد میتواند با فرد دیگر فرق داشته باشد و به عواملی مثل ریسک سهم، نرخ بهره بانکی، تورم، و شرایط بازار بستگی دارد.
این نرخ چه تأثیری در ارزشگذاری سهام دارد؟
وقتی میخواهیم بفهمیم ارزش واقعی یک سهم چقدر است (یا به اصطلاح "ارزش ذاتی سهم")، باید جریانهای نقدی آینده آن شرکت را محاسبه کنیم. سپس این جریانها را با نرخ بازده مورد انتظار "تخفیف" میدهیم تا مشخص شود این پولهای آینده، در حال حاضر چقدر میارزند.
این روش، "مدل تنزیل جریانهای نقدی" یا DCF نام دارد و یکی از پایهایترین روشهای تحلیل بنیادی است.
یک مثال ساده از بورس تهران:
فرض کنید شرکت فرضی «لبنیاتسالم» که در بورس تهران فعال است، طبق تحلیل شما قرار است در سالهای آینده به طور میانگین سالانه ۵۰۰ تومان سود به ازای هر سهم (EPS) ایجاد کند.
اگر نرخ بازده مورد انتظار شما ۲۰٪ باشد، یعنی حاضر هستید این جریان سود سالانه را با نرخ ۲۰٪ تنزیل کنید تا ببینید ارزش واقعی سهم چقدر است.
فرمول ساده آن به شکل زیر است:
ارزش ذاتی سهم = سود سالانه / نرخ بازده مورد انتظار
یعنی:
500 / 0.20 = 2500 تومان
پس اگر قیمت بازار سهم لبنیاتسالم در حال حاضر 2000 تومان باشد، به نظر میرسد این سهم زیر ارزش واقعی معامله میشود و فرصت خرید خوبی است. اما اگر قیمت بازار 3000 تومان باشد، ممکن است گرانتر از ارزش ذاتی باشد.

تغییر نرخ بازده چه اثری دارد؟
نرخ بازده مورد انتظار مثل عینکی است که با آن به سود آینده سهم نگاه میکنید. هر چقدر این نرخ بالاتر برود، ارزش فعلی سودهای آینده کمتر میشود و بنابراین ارزش ذاتی سهم کاهش مییابد.
به زبان ساده:
نرخ بازده بالاتر = ارزشگذاری پایینتر
نرخ بازده پایینتر = ارزشگذاری بالاتر
چرا این مهم است؟ چون در دورانهایی که نرخ سود بانکی بالا میرود یا ریسک بازار افزایش پیدا میکند، نرخ بازده مورد انتظار سرمایهگذاران هم بالا میرود و ارزش ذاتی سهمها کاهش پیدا میکند. این باعث میشود قیمت بسیاری از سهمها در بازار افت کند.
مثال واقعی از بورس تهران:
فرض کنید در سالهای قبل، سهمی مثل فولاد مبارکه اصفهان (فولاد)، به طور پیوسته سود نقدی خوبی پرداخت کرده است. وقتی نرخ بهره بانکی ۱۵٪ بوده، بسیاری از تحلیلگران با نرخ بازده ۲۰٪ سهام را ارزشگذاری میکردند.
اما با افزایش نرخ سود بانکی به ۲۵٪، نرخ بازده مورد انتظار نیز بالا رفته و باعث شده تحلیلگران ارزش ذاتی سهم فولاد را پایینتر از قبل برآورد کنند. این موضوع به نوبهی خود باعث فشار فروش در بازار میشود.
این موضوع چه کمکی به سرمایهگذاران میکند؟
دانستن مفهوم نرخ بازده مورد انتظار به شما کمک میکند که:
1- سهمها را بهتر و منطقیتر ارزشگذاری کنید.
2- تصمیم بگیرید که آیا قیمت فعلی یک سهم، مناسب خرید هست یا نه.
3- به جای پیروی کورکورانه از هیجانات بازار، تحلیل شخصی خود را داشته باشید.
4- بفهمید که چرا بازار در دورههایی، سهام را گران یا ارزان میبیند.
جمعبندی
نرخ بازده مورد انتظار، درصدی است که سرمایهگذار انتظار دارد از یک سهم سود بگیرد.
این نرخ مستقیماً روی ارزشگذاری سهام تأثیر میگذارد.
اگر نرخ بازده افزایش یابد، ارزش ذاتی سهم کاهش پیدا میکند.
این مفهوم بخشی مهم از تحلیل بنیادی است و کمک میکند سهمها را دقیقتر بررسی کنیم.
با استفاده از مثالهایی از بورس تهران، میتوان به خوبی فهمید که چرا این نرخ در تصمیمگیریها اهمیت دارد.


