بهعنوان یک سرمایهگذار، شناخت و درک شاخصهای اقتصادی کلیدی این امکان را فراهم میکند تا بتوانید روندهای بازار را پیشبینی کنید، ریسکها را مدیریت نمایید و تصمیمهای آگاهانهتری اتخاذ کنید. این شاخصها وضعیت کلی اقتصاد، تورم، اشتغال، مصرف و سایر عوامل مؤثر بر بازارهای سهام، اوراق قرضه، ارز، کالاها و سایر حوزهها را منعکس میکنند.
هیچ شاخصی بهتنهایی تصویر کاملی ارائه نمیدهد؛ بنابراین باید آنها را در کنار یکدیگر و در چارچوب یک تحلیل منسجم تفسیر کرد.
۱. رشد اقتصادی
• این شاخصها سرعت رشد یا رکود اقتصاد را اندازهگیری کرده و مستقیماً بر سودآوری شرکتها و ارزشگذاری داراییها اثر میگذارند:
• تولید ناخالص داخلی (GDP - Gross Domestic Product)
GDP مجموع ارزش کالاها و خدمات تولیدشده در یک کشور طی یک دوره (معمولاً سهماهه یا سالانه) است.
• شاخص مدیران خرید (PMI - Purchasing Managers’ Index)
شاخص مدیران خرید، معیاری پیشرو برای سنجش وضعیت جاری و روند آتی فعالیتهای اقتصادی است که بر مبنای نظرسنجی از مدیران خرید یا تدارکات بنگاهها محاسبه میشود. این شاخص ترکیبی، پنج بُعد اصلی فعالیت اقتصادی را ارزیابی میکند: سفارشات جدید، تولید، اشتغال، زمان تحویل تأمینکنندگان و موجودی انبار.

۲. تورم و قیمتها
این شاخصها تغییرات سطح عمومی قیمتها را از دید مصرفکنندگان و تولیدکنندگان میسنجند:
• شاخص قیمت مصرفکننده (CPI - Consumer Price Index)
این شاخص تغییرات سطح عمومی قیمتها را از دید مصرفکنندگان اندازهگیری میکند. به بیان ساده، CPI نشان میدهد که «سبدی» از کالاها و خدمات معمول (مثل خوراک، پوشاک، مسکن، حملونقل، بهداشت و…) نسبت به دوره پایه، چه مقدار گرانتر یا ارزانتر شده است.
• شاخص قیمت تولیدکننده (PPI - Producer Price Index)
میزان تغییرات قیمت کالاها و خدمات را از دید تولیدکنندگان و فروشندگان عمده میسنجد، نه مصرفکنندگان نهایی. این شاخص معمولا زودتر از CPI تغییر میکند و به همین دلیل یک شاخص پیشنگر تورم به حساب میآید.

۳. اشتغال و مصرف
شاخصهایی که وضعیت بازار کار و تمایلات هزینهکرد خانوار را آشکار میسازند:
• نرخ بیکاری (Unemployment Rate)
نرخ بیکاری بهطور کلی به عنوان نسبت تعداد افراد بیکار یک جامعه به جمعیت فعال اقتصادی (نیروی کار) تعریف میشود. جمعیت فعال اقتصادی شامل تمامی افرادی است که در محدوده سن کار (معمولاً ۱۵ یا ۱۶ سال به بالا) هستند که یا در حال انجام کار هستند یا به دنبال کار میگردند.
• فروش خردهفروشی (Retail Sales)
مجموع ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی فروختهشده به مصرفکنندگان نهایی از طریق واحدهای خردهفروشی در یک دوره زمانی معین (مانند ماهانه یا سالانه) است. این شاخص بیانگر سطح تقاضای مصرفکننده و روندهای هزینهکرد خانوار بوده و اغلب به قیمت جاری گزارش میشود.
• شاخص اعتماد مصرفکننده (Consumer Confidence Index)
یک شاخص آماری است که سطح خوشبینی یا بدبینی مصرفکنندگان نسبت به شرایط اقتصادی آینده و وضعیت مالی شخصی آنها را اندازهگیری میکند. این شاخص معمولاً از طریق نظرسنجیهای ادواری که شامل پرسشهایی درباره شرایط فعلی اقتصاد، بازار کار، درآمد خانوار و انتظارات ششماهه یا یکساله آینده است، محاسبه میشود.

۴. بازارهای مالی
شاخصهایی که تحول شرایط تأمین مالی، قیمت پول و حرکت بازارهای سرمایه را بازتاب میدهند:
• نرخ بهره (Interest Rates)
نرخ بهره عبارت است از درصدی از اصل وام یا سپرده که وامگیرنده در ازای استفاده از منابع مالی در یک بازه زمانی مشخص (معمولاً سالانه) به وامدهنده پرداخت میکند. این نرخ را میتوان «قیمت پول» دانست که منعکسکننده ارزش زمانی پول، ریسک اعتباری و شرایط بازار است.
• شاخصهای بورس (Stock Market Indices)
شاخص بورس، عددی آماری است که برای نمایش جهتگیری و تغییرات قیمتی یا بازدهی مجموعهای مشخص از سهام در یک دوره زمانی معین به کار میرود. این شاخصها با استفاده از دادههای معاملات واقعی محاسبه شده و معیار مهمی برای سنجش عملکرد بازار سرمایه یا یک بخش خاص از آن هستند.

۵. بینالمللی و تجارت خارجی
شاخصهایی که پیوندهای اقتصادی کشور با بازارهای جهانی را نشان میدهند:
• تراز تجاری (Balance of Trade)
تراز تجاری، تفاوت میان ارزش پولی صادرات کالا و خدمات یک کشور با واردات آنها در یک دورهٔ زمانی معین (معمولاً ماهانه، فصلی یا سالانه) است. این شاخص یکی از اجزای اصلی حساب جاری در تراز پرداختهاست و بیانگر رابطهٔ اقتصادی کشور با بازارهای جهانی میباشد.
• نرخ ارز (Exchange Rates)
نرخ ارز بیانگر ارزش یک واحد پول ملی در برابر واحد پول یک کشور دیگر است و مشخص میکند که برای خرید یک واحد از ارز خارجی، چه مقدار از پول داخلی باید پرداخت شود. این نرخ معمولاً بر اساس بازار (عرضه و تقاضای ارز)، سیاستهای پولی و شرایط اقتصادی تعیین میشود.

جمعبندی
با تلفیق شاخصهایی از پنج حوزه اصلی اقتصاد ـ رشد، تورم و قیمتها، اشتغال و مصرف، بازارهای مالی، و تجارت خارجی ـ نتیجه میگیرد که هیچیک به تنهایی تصویر کامل اقتصاد را نمیدهند، اما تحلیل همزمان آنها امکان پیشبینی دقیقتر روند بازار و تصمیمگیری هوشمندانهتر در سرمایهگذاری را فراهم میسازد.